تصمیم عجیب پارکنشین مشهدی برای نجات جان انسانها/ پایان شیرین قصه تلخ یک زندگی
تاریخ انتشار: ۱ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۹۸۷۱۳۹
رضا غفاریان پارکنشین مشهدی در گفت و گو با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از مشهد، از دوران کودکی اش میگوید: من تنها حاصل ازدواج پدرومادرم بودم هنوز لذت دوران کودکی ام کامل نشده بود که به تلخی فروپاشی خانواده ام از هم تبدیل شد؛ بعد از طلاق و ازدواج مجدد هرکدام از پدر ومادم، مجبور به جدایی از آنها شدم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او از سالهای گذشته یاد میکند و می گوید: از همان ابتدا ساکن اتاقکی در انتهای پارک باغ ملی مشهد شدم؛ روزها برای گذران زندگیام درِ کبابی رو به رو باغ ملی میایستادم و شیشههای ماشین کسانی را که برای خوردن نهار به کبابی میآمدند را دستمال میکشیدم و در ازای آن پول دریافت میکردم.
آقا رضا ادامه میدهد: بعد از بسته شدن کبابیها و جایگزین شدن سینماها، با توجه به شرایط جامعه در زمان پیش از انقلاب که میتوان به بی بند و باریها اشاره کرد؛ مجبور شدم برای گذراندن زندگی و دخل و خرج به قمار روی بیاورم.
غفاریان بیان میکند: با یاد گرفتن فوت و فنهای قمار تصمیم گرفتم در باغ ملی قمار بازی بر پا کنم، به این صورت شغلم به گردانندگی قمار در باغ ملی تبدیل شد.
او تصریح میکند: در آن زمانها به خاطر رواج قمار در میان جوانان و حتی افراد مسن درآمد زیادی از قمار کسب میکردم، با آن درآمد توانستم دو خانه و یک کافه بخرم، روزها تا شب در پارک قمار میگرداندم و شبها به کافه میرفتم.
آقا رضا تأکید میکند: خوب یادم است که در کودکیام به رضا چاقونی معروف بودم؛ چرا که در یک دعوا بر سر قمار به فردی چاقو زدم و حدود یک سال از عمرم در زندان سپری شد. به خاطر شغل قمار بازی و سبک زندگی خیابانی، مدام دعوا میکردم.
بیشتر بخوانید
من به تو زندگی میبخشم/ مشهد، دارنده بالاترین آمار اهدای عضو در جهانغفاریان با یادآوری خاطرهای در ذهنش لبخند به لب میآورد و اظهار میکند: کنار باغ ملی دبیرستان دخترانهای وجود داشت، اما من و بقیهی قمار بازها به دلیل تعصبات دینی، غیرت و غرور مردانه به دخترها نگاه نمیکردیم؛ تا اینکه یک روز متوجه سر صدا در خارج از پارک شدم، برای اینکه بفهمم چه اتفاقی افتاده به سمت صدا رفتم و فهمیدم که پسری به یکی از دختران آن دبیرستان توهین کرده و مکوجب دعوا شده؛ از سر مرام و غیرت در د عوا مداخله کردم و این دعوا مقدمهی عاشق شدن من بود.
او میافزاید: شب قبل از عقد، گذشتهی خودم را مرور کردم همان موقع بود که با خودم گفتم من به خاطر شیطنتها، شغل دردسر ساز و دعوای زیاد نمیتوانم همسر خوبی برای دختر مورد علاقهام باشم و مراسم عقد را به هم زدم، هر چند اگر کسی به من میگفت که با ازدواج سر به راه میشوم حتما ازدواج میکردم.
آقا رضا ادامه میدهد: بعد از انقلاب به خاطر قمار بازی و دعوا به مدت ده سال به زندان رفتم، پس از آزادی به خانهی همیشگیام یعنی باغ ملی برگشتم که متوجه تغییرات زیادی در پارک شدم، یکی از این تغییرات تخریب شدن اتاقکم بود. چون جایی برای رفتن نداشتم و با باغ ملی خو گرفته بودم، تصمیم گرفتم روی یکی از صندلیهای پارک زندگی کنم و الان سالها میگذرد و خانه من همین صندلی است.
غفاریان بیان میکند: در این سالها ارگانهای زیادی برای بیرون کردن من از پارک آمدهاند، اما من از این پارک خارج نخواهم شد.
او دربارهی تصمیم عجیب و پسندیده خود تصریح میکند: وقتی با خودم فکر میکردم قرار است پس از مرگ جسمم خوراک حشرات شود، تصمیم به وصیت اهدای عضو گرفتم به همین منظور روی کارت ملی خود نوشتم اعضای بدن من اگر قابل اهدا بود اهدا کنند و اگر هم قابل اهدا نبود جسمم را به دانشگاه علوم پزشکی مشهد بدهند تا با تعلیم دانشجویان من نیز به فیض برسم.
این مرد بزرگ با وجود زندگی پر فراز و نشیب، به دور از اعتقادات دینی و تعلیم خانواده آنقدر بزرگ مرد است که حاضر به این عمل نیکو و پسندیده شده است.
گزارشگر: رزا اروند
انتهای پیام//ر.ا
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: بی خانمانی اهدای عضو دانشگاه علوم پزشکی مشهد باغ ملی ی قمار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۹۸۷۱۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انسانها سوگیری یادگیری ماشینی را بیشتر از سوگیری خود تشخیص میدهند
یک پژوهش جدید نشان میدهد که افراد سوگیری تصمیمهای الگوریتم یادگیری ماشینی را بیشتر از سوگیری تصمیمهای خودشان تشخیص میدهند. شاید بتوان از این ویژگی برای اصلاح سوگیریهای انسان استفاده کرد.
به گزارش ایسنا، از برنامههایی که تماشا میکنیم تا افرادی که استخدام میکنیم، الگوریتمها به طور فزایندهای در زندگی روزمره ما ادغام میشوند و بیسروصدا بر تصمیمهایی که میگیریم اثر میگذارند.
به نقل از ادونسد ساینس نیوز، هسته الگوریتمها، مجموعهای از قوانین یا دستورالعملهاست که برای پردازش اطلاعات و به دست آوردن یک نتیجه خاص طراحی شدهاند اما از آنجا که الگوریتمها از الگوهای رفتاری انسان یاد میگیرند، میتوانند سوگیریهایی را که درون ما وجود دارند، منعکس یا حتی تقویت کنند. با وجود این، یک پژوهش جدید نشان میدهد که این ممکن است زیاد بد نباشد.
«کری موروج»(Carey Morewedge) استاد «دانشگاه بوستون»(Boston University) معتقد است که این بازتاب میتواند نقاط کور سوگیری ما را روشن کند و در اصلاح رفتار نقش داشته باشد. الگوریتمهای یادگیری ماشینی بسیار موفق هستند زیرا میتوانند بیطرفانه الگوها را در مجموعه دادهها پیدا کنند اما در عین حال، سوگیریهای انسانی را نیز در دادههای آموزشی خود لحاظ کنند.
هنگامی که این سوگیریها در الگوریتمها شناسایی میشوند، میتوانند به آشکارسازی سوگیریهای بلندمدت در سازمانها کمک کنند. به عنوان مثال، شرکت «آمازون»(Amazon) سوگیری جنسیتی را در شیوههای استخدام خود بررسی نکرده بود اما با آزمایش یک الگوریتم که رزومههای جدید را براساس شیوههای پیشین استخدام شرکت ارزیابی میکرد، به این موضوع پی برد.
موروج گفت: الگوریتمها میتوانند سوگیریهای انسانی را کدگذاری و تقویت کنند اما سوگیریهای ساختاری را نیز در جامعه ما نشان میدهند.
انسانها سوگیریهای خود را تشخیص نمیدهند
موروج و گروهش در پژوهش خود نشان دادند که افراد معمولا تمایل بیشتری را به تشخیص دادن و تصحیح کردن سوگیریهای موجود در تصمیمگیری الگوریتم در مقایسه با تصمیمگیری خودشان دارند. آنها باور دارند که با دانستن این موضوع ممکن است بتوان از الگوریتمها برای رسیدگی به سوگیریهای موجود در تصمیمگیریها استفاده کرد.
انسانها به دلیل پدیدهای به نام «نقطه کور سوگیری»، برای دیدن سوگیری خود تلاش زیادی نمیکنند و بیشتر متوجه سوگیری افراد دیگر هستند. دلیل این است که ما میتوانیم در فرآیندهای تصمیمگیری خود، سوگیری را توجیه کنیم یا برای آن بهانه بیاوریم. برای ناظری که هیچ اطلاعاتی درباره فرآیند فکری یا چگونگی تصمیمگیری ندارد، سوگیریها واضحتر و بهانهجویی دشوارتر است.
موروج و همکارانش در این پژوهش نشان دادند که حتی وقتی الگوریتمها براساس رفتارهای ما آموزش داده میشوند نیز این موضوع صادق است.
تشخیص دادن سوگیری در الگوریتم سادهتر است
پژوهشگران در یک مجموعه آزمایش، از شرکتکنندگان خواستند تا سرویس «ایربیانبی»(AirBnB) و رانندگان «لیفت»(Lyft) را براساس معیارهای تشخیصی مانند تعداد ستارهها، ارزیابیها و مدت زمان حضور داشتن کنار راننده رتبهبندی کنند.
پژوهشگران معیارهای غیرتشخیصی مانند تصویر یا نام را که هیچ ارتباطی با کار ندارند، دستکاری کردند. شرکتکنندگان دو بار رتبهبندی را انجام دادند و سپس، رتبهبندیهای آنها یا رتبهبندی الگوریتم آموزشدادهشده نشان داده شد.
گاهی اوقات رتبهبندی خود شرکتکنندگان به آنها نشان داده میشد اما به آنها گفته میشد که رتبهبندی الگوریتم است. در همه سناریوها، شرکتکنندگان در مقایسه با الگوریتمها سوگیری کمتری را در رتبهبندیهای خود مشاهده کردند.
موروج گفت: مردم وقتی معتقدند که رتبهبندیها توسط یک الگوریتم انجام شده است، تمایل بیشتری به سوگیری دارند. این در حالی است که ما در واقع الگوریتم را روی دادههای آنها آموزش میدهیم و رتبهبندی الگوریتم براساس آن دادهها صورت میگیرد.
وی افزود: این به این معنا نیست که مردم انواع بیشتری از ویژگیها را در الگوریتمها میبینند، بلکه چیزهایی را میبینند که برای خودشان تهدیدکنندهتر است. بیشتر مردم نمیخواهند از نژاد در رتبهبندیهای خود استفاده کنند یا میخواهند نژاد را در آن رتبهبندی نادیده بگیرند. بنابراین، این ایده که نژاد بر آن رتبهبندیها تأثیر گذاشته، تهدیدکننده است.
در نتیجه، از آنجا که سوگیری در یک الگوریتم به عنوان تصمیمگیری ناقص خود ما تلقی نمیشود، دیدن یا اعتراف کردن به وجود آن آسانتر است. به گفته موروج، این یافته دو روش را ارائه میدهد که الگوریتمها به واسطه آن میتوانند به انسان در کاهش سوگیری کمک کنند.
وی افزود: یک روش این است که تصمیمهای خود را جمعآوری کنید و الگوها را ببینید که به شما کمک میکنند تا سوگیری را تشخیص دهید اما هنوز موانعی بر سر راه توانایی ما برای تشخیص دادن سوگیریها وجود دارد. ما انگیزههایی را برای محافظت از خود داریم.
موروج و گروهش با پیروی از این منطق، آزمایش دیگری را انجام دادند تا ببینند آیا احتمال بیشتری وجود دارد که شرکتکنندگان به اصلاح سوگیری در رتبهبندیهای خود یا الگوریتم بپردازند. پس از مشاهده رتبهبندیها، به شرکتکنندگان فرصت داده شد تا سوگیری را اصلاح کنند و احتمال بیشتری وجود داشت که اصلاحاتی را در رتبهبندی الگوریتم انجام دهند. موروج گفت: از آنجا که افراد سوگیری را بیشتر در رتبهبندی الگوریتم میبینند تا خودشان، احتمال بیشتری وجود دارد که رتبهبندیهای الگوریتم را اصلاح کنند.
موروج اذعان داشت که این پژوهش هنوز در مراحل اولیه است اما او روش ملموسی را میبیند که از طریق آن میتوان یافتهها را در آموزش دادن الگوریتم برای جلوگیری از سوگیری در دنیای واقعی ادغام کرد. وی افزود: اولین گام این است که افراد سوگیریهای خود را بفهمند و آنها را ببینند. من فکر میکنم این الگوریتمها، روش سودمندی برای ارائه دادن یک دیدگاه واقعیتر به افراد درباره میزان سوگیری آنها هستند.
این پژوهش در مجله «PNAS» به چاپ رسید.
انتهای پیام